خب!
سلام به روی ماه همتون
من چند روزه تاپیک زدم و گفتم چقدر نگران مامانم هستم با اینکه ایشون شکرالله بیماری اونجوری ندارن ولی خب دیسک و آلرژی به قند و سیاتیک و..دارن:(
ما از زیارت قم برگشتیم...فرداش یعنی همون شنبه این هفته نتایج 💩 کنکورم اومد.
مادرم به شدت ناراحت شدن.
آخه من دیگه سرکار نمیرم که درس بخونم و مامانم میرن سره کار...البته خریت کردم و 2 ماه نخوندم.
خلاصه من چند روز بود خیلی گریه کردم که اگه برا مامانم اتفاقی بیوفته چیکار کنم...
یعنی عین چی گریه کردما...نصف شب لاک هام پاک کرد توبه کردم...کلی نماز و...