به فکر جدا شدنم

ی مدت خودتون و الویت قرار بدید و اون اقا رو با اداهاش و مادرش دسه کم ی مدت ب حال خودش بذارید و رها کنید،اونوقت بهتر می تونید تصمیم بگیرید اون اقا تمام ذهن و فکر شما رو درگیر خودش کرده ی مقدار ازش فاصله بگیرید تا بتونید درست و راحت فکر کنید البته اون اقا هرگز تغییر نمیکنه و عوض نمیشه شاید کمی بهتر شه در طول زمان ک عمرتون و حرومش کنید اما درست نمیشه از طرفی هیچ ادمی کامل نیس و امکان داره تجربه بعد هم کمتر یا بیشتر همین باشه بس ب خودتون فرصت بدید ک اینده رو روشن و درست ببینید و بر اساس الویت خودتون انتخاب کنید 

مسلما مادرشم حسادت زنانه داره نسبت ب پسرش ک همجا باهاش بوده و نمیتونه کنارش نباشه

از این مادرشوهر منم دارم.. مدام در حال چشم و هم چشمیه.. کافی یه چوب کبریت بخرم خودش و دخترشم باید برن عین اونو بخرن.. از مظلوم نمایی هاش نگم برات ک اشک تمساحش دم مشکشه.. حالا مال من فتنه و دوبهم زنی و حسادت و خباثت زیاد داره... منو هن ک هووی خودش میدونه.. با همه پیش من پچ پچ میکنه.. با دختراش.. با جاریم.. با شوهرم.. حتی پیش من با مامان خودمم پچ پچ میکرد ک حرفاشو من نشنوم.. با همه محرمه الا من نامحرم جمعشم.. عمدا اینکارو میکنه ک منو دچار سوظن کنه.. خلاصه یک عدد خار هستم در چشمش.. کاش فقط ب همین اندازه اکتفا میکرد و دخترمم مثل خودم نمیدید.. زنه 70 ساله الان بزدگترین دشمنش دختر سه ساله منه.. از هیچ بدیی درحق کوتاهی نکرده.. یه بار میاد میگه دخترت شبیه میمونه.. هیچی نمیگم.. یه بار میاد میگه اسم بچت خیلی زشته.. یه بار میاد میگه دخترت چاقه خداروشکر ک مریض شد یکم از غذا خوردن میافته.. و هزارتا مزخرفای دیگه.. پشت سرمونم نگم ک برامون صفحه ها بدگویی کرده و آبرو برامون نذاشته.. حالا این زن در ظاهر یه مظلوم نماییه بیاو ببین.. 

چرا مستقل شده همچین ادمی

مطمئن باش همیشه از خودت ممنون میشی بابت این جدایی ک در حقت انجام دادی. آدم نالایق ارزش ناراحتیم نداره

اون عادت های بد مادرشوهرتو نمیتونی عوص کنی ...ولی همسرتومیتونی تعییر بدی همسر من به قدی بچه ننه بو حتی پولاش دست مامانش بود خیلی مشکلات داشتم بارها میخواستم جدا شدم ولی الان خدارو شکر یه مدته ارامش به زندگیم اومو ....سعی کن جلو همسرت با خانواده ش خوب باشی حتی اگه بد رفتار کردن تو به همسرت نگاه کن چیزی نگو و در وقت مناسب با لحن مهربانو اروم بگو دیدی این کارو انجام داد ولی من به احترام تو نادیده گرفتم ..وقتی یه مدت اینطور پیش بره تو خوب باشی در طاهر حتی اگه تو قلبت ازشون متنفری مادرشوهره تحمل نمیاره و خودشو نشون میده حالا ممکنه یه سال طول بکشه خودشو نشون بده یا یک ماه باید صبر داشته باشی اونوقت همسرت کم کم میفهمه بابا این بیچاره هر چی میگفت راست بود ..و پشت تو میشه ...من تو زندگیم بارها به خاطر اونا باهمسرم دعوام میشود دادو بیدا میشود ولی وقتی همسرم فهمید مشکل از اوناس حالا اگه جلوی خودشم هرچی از دهنم در بیاد بهشون بگم پشتم وامیسه با سیاست سمت خودت بکشون در طاهر بزار ادم خوبه باشه تا توجه همسرتو داشته باشی

شماهم همیشه وسطشون باش زیادی دو نفره نشن متوجه بشه دیگ تموم شده  همش مادر پسری 

بعد رفتن باید ساپورت مالی داشته باشی چه خودت بری سر کار چه خانوادت حمایتت کنند داری؟اینارو الان باید بهش فکر کنی.

 با وکیل هم صحبت کنی  قبل از اینکه به همسرت بگی قصد جدایی داری تا بهت راه حل بده چه مهریه چه طلاق

بهترین روزای عمرم تو دعوا سپری شد ..به خاطر دخالت ها حرفای بیربط و خاله زنگی و هزار و یک مشکل اما سعی کردم ساست داشته باشم میگم در طاهر ادم خوبه باش و نجنگ و اصلا پیش همسرت از خانوادش اعتراص نکن ...دعوتشون کن عدای مورد علاقشونو بپز جلوی اونا قربون صدقه ی شوهرت برو مدام کنار همسرت باش اونجا میری کمک کن تو کارا و اینجاس که ادم بد دات تحمل نمیرا متلک گفتن و رفتاراشو دخالت هاشو دیگه علنی جلو همه بروز میده و اونوقت قصاوت بزار پای همسرت ببین چطور  برات جون میده که نکنه یوقت بری این دختر به این خوبی از دست بدم