2777
2789

 رفته بودیم ی جای تفریحی خواهر شوهر و دختر برادر شوهرمم با ما بود 

از صبح که راه افتادیم هی غر میزد دختر دو سالم گریه میکرد داد میزد نزار گریه کنه  خیلی سعی کردم ناراحتی مو بروز  ندم 

بعد صبحانه رفتیم بازارچه رو بگردیم این بچه خپاهرشو بغل کرد اصلا به منم بچم اهمیت نداد منم دخترمو بغل کرده بودم پشت سرشون میومدم این برا دختر برادرش عینک خرید خریدای خواهرشو کمک میکرد بعد من یه دستبند دیدم به شوخی گفتم اینو هم برا من بخر خب پرو گف خودت بخر 

دبگه عصبی شدم تنهایی راه افتادم اونا هم تو مغازه بودن بعد نیم ساعت اقا تازه متوجه شد من باهاشون نیستم اومد مچمو پیچید که چرا صدات میکنم جواب نمیدی گفتم کمیم بچه خودتو بغل بگیر منم ادمم بچه رو گرف دیدم زیر دهنش گف مادر سگ منم بلند گفتم مادرسگ خودتی

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

ریدم تو اینجور مردا ک چشمشون ب یکی میخوره مث سگ پاچتو میگیرن

با وجود آیودی مسی باردار شدم .دکتر نتونست ایودی رو در بیاره الان همزمان ایودی و جنین کنار هم هستن دعا کنید برام سالم به دنیا بیاد نی نیم🥺  خداروشکر دخترم صحیح‌و‌سالم به‌دنیا اومد.واقعا درسته که خدا شیشه رو کنار سنگ نگه میداره

ریدم تو اینجور مردا ک چشمشون ب یکی میخوره مث سگ پاچتو میگیرن

وای پشمام ریخت امضاتو خوندم خداروشکر عزیزم🤍😍

منم دستگاه دارم خیلی فوبیا اینو دارم

چطوری بارداری شدی درست برات فک‌کنم جا نزد!

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز