یه تاپیک زدم نمبدونم چرا تعطیل شد حرف بدی نزدم
شوهرم شیفته صبح باشه یه همکار خانومش رو میبره سرکار ومیاره با دو همکار آقا وخانومه رو جلو میشینه شیفت شبم یک خانوم دیگه رو با پسرش میرسونه این همکارش هم از شوهر جدا زندگی میکنه هر چی بهش میگم نبر ونیار گوش نمیکنه به خودش اعتماد صد درصد دارم ولی دوست ندارم کسی جز من کنارش بشینه چند بار قهر کردم فایده نداشت پیاماتون بهش نشون میدم چیکار کنم به نظرتون
عزیزم خیلی اشتباه میکنی به شوهرت اعتماد صددرصد داری. اونم آدمیزاده، به چه دلیلی حاضره زندگیتون و تلخ کنه، اعصاب و روان همسرش و به بازی بگیره، ولی هرجوری شده اونارو برسونه؟؟؟؟ چه دلیلی داره؟ رسوندن اونا چه نفعی براش داره؟ ساده نباش، یا جلوش وایسا یا بذار بره دنبال لیاقتش( زنای بیوه و مطلقه و بچه دار)
از نظر من تفکر و عمل شما منطقی نیست
البته کار همسرتون هم غیرمنطقیه چون وظیفه‌ی اینکارو نداره
یمدت تحریم جنسی کن👹
مگه همکاراشون ماشین ندارن خودشون؟
خودتون رو بزارید جای من چیکار میکردین
زنه که صبحها باهاش میره بیوه هست و با یه مرد متاهل صیغه هست
کار درستی نیست در هر صورت مگه نمیتونن سرویس بگیرن خودشون
بهشون بگو جاتون برعکس بود ایشون راضی بود شما همکار مرد خودتونو ببری و بیاری
قطعا نه ؟
در ثانی چرا شان خودشون میبره پایین مگه راننده سرویس یا آژانس اوناست که دطیفه اش باشه
دعوای اساسی
یعنی چی مگه شوهرت راننده شخصی مردمه
از نظر من مشکلی نداره. ما شاغلا اونقدری که تو طول روز همکارامون رو میبینیم، خانواده مون رو وقت نمیکنیم ببینیم. نه به کسی نظر داریم نه کسی روی ما نظر داره.
عموی من همینکارو کرد الان زن دوم گرفته دیگه هی همکارشو میاورد میبرد مطلقه بود همکارش اول عقب میشست بعد امد جلو کم کم عموم رقت خاستگاریش با اینکه ی پسر ۲۰ ساله داره
