من عاشق پسرخالمم خیلی دوسش دارم خیلی وقته همو میخایم ولی مامانم نمیذاره ازدواج کنیم تنها دلیلش اینه که از شوهر خالم خوشش نمیاد چون بداخلاقه وگرنه هیچ مشکلی با پسرخالم نداره تا حالا اصلا حرفشون نشده. چقد من و پسرخالم التماسش کردیم چقد اشک ریختم راضی نشدکه نشد. من و مجبورم کرده با اون یکی پسرخالم که هیچ حسی بهم نداریم ازدواج کنم. مامانم و خالم دارن زندگی دو تایی مون رو خراب می کنن. این چه بلاییه که داره سرم میاد چیکار کنم ؟؟🥲
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نمیدونم چه فازیه که بزرگترا همیشه فکر میکنن تصمیم اونا درسته و میتونن برا یه آدم بالغ تصمیم بگیرن و تو زندگیش دخالت کنن اوکی اگه مشکل جدی بود و طرف واقعا مورد دار بود حق داشت جلو تصمیم تو بگیره ولی وقتی مشکلی نیست حق نداره الکی گند بزنه تو آینده ت
مامانم نمیزاشت هرکاری بگی کرد انقدرررر کارای عجیبی کرد ک حتی فکرش نمیکنی همه میگفتن مامانت حق داری یچیزی میدونه بهش گوش کن ولی مامانم فقط از ازدواج میترسید و برام نگران بود الان همش میگه کاش زودتر میزاشتم از منم بیشتر شوهرم دوست داره🥺البته بگم تا لحظه اخر راضی نشد دیگ بهش گوش ندادم کار خودم کردم روز خواستگاریم باهام قهر بود و فحشم داد...