اومدیم مسافرت با داداشمو خواهرمو دایی هامو زناشون وو چندتا دوستانمون بیرون بودم یهو گربه پرید جلوی پام یه جیغ کوچولو زدم اونم ترسید اما بعدش وایساد جلوووی همه عابرومو برد دادو بیداد کرد که تو کم داری شعوز نداری شعورت زیر صفره و کلی حرف دیگه تا بحال هیچوقت جلوی بقیه اینجوری بامن حرف نزده بود خیییلی کم اوردم خیییلی خجالت کشیدم بعدشم ک اومدیم خونه داعوامون شد کلی پیام فوحش بهمدیکه دادیم اونم همش میکفت پشیمونم که تورو کرفتم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
اگه راضی بودین میشه برام دعا کنید یا حتی یه صلوات بفرستین زندگیم درست بشه 💚من به دعای شما اعتقاد دارم 🙏🏻💚 و ما دلمان روشن است به اشک شوق بعد از این همه سختی 🕊️🤍
دقیقا ماهم به بار رفته بودیم بیرون شهر با خانواده من و من یه گربه دیدم و ترسیدم جیغ زدم شروع کرد به سرو صدا که دهنتو ببند و چرا الکی جیغ میزنی و کلی حرف دیگه
یعنی میخواستم از عصبانیت و بغض منفجر بشم خوبی خاطره بدی شد واسم
حق با شوهرته چرا تو جمع جیغ میزنی اون هم جمعی که مرد هم توش هست طوری هم جیغ زدی که شوهرت هم ترسیده!! ...
حالا ترسیده دیگه،ولی شوهرش بی جنبه بازی دراورد،ما یه سری با یه جمعی رفته بودیم بیرون یکیشون خانومه اینقدر لوس بازی درآورد یعنی سگ و گربه یک کیلومتر دورتر از ما بودن بعد این جیغ میکشید زر زر میکرد وای الان میان وای من میترسم وای بیایین پیش من بشینین اونا نیان سمتم ...اینقدر گفت گفت من سردرد گرفتم تازه شوهرشم همش قربون صدقش میرفت میگفت من اینجام مواظبتم مثل کوه و فلان ...بعضیا شانس دارن از شوهر😄
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائماً یکسان نباشد حال دوران غم مخور