بچه ها نمیدونم تاپیکم رو ۲ ماهه پیش دیده بودید یا نه
منو پارنترم تصادف کردیم. ماجراش خیلی طولانیه. خلاصه میگم
رابطمون خیلی خوب بود. خیلی دوسش دارم
یروز که رفته بودیم طبیعت، بهش گفتم بزار گوشیت بمونه اهنگ بخونه برو خوراکی هارو از ماشین بیار. بعد گوشیشو با خودش برد. منم شک کردم گفتم وا چرا دوییدی رفتی. یهو قاطی کرد گف حریم خصوصی حالیت نیس. گفتم من اصلا رمزه گوشیتو نخواستم گفتم همون قفل شدشو بزار بمونه اهنگش خوبه. گف پاشو بریم. خلاصه بحث اینا کردیم من خیلی دلم شکسته شد. بچه ها چیکار کنم دوسش دارم نمیخواستم از دستش بدم. با بحث هایی که کردیم حالم خیلی بد شد. اونم با سرعت ۱۰۰ ۱۲۰ تا رانندگی میکرد تو جاده پیچ. من حالت تهوع گرفته بودم سرم گیج میرف گریه میکردم. هی گفتم نگهدار دارم بالا میارم اما نیشخند زد گف اره اشک تمساح بریز. اصلا نمیدونید چقد حالم بد بود. مغزم یلحظه قفل کرد. کاش دستام قلم میشد. اومدم فرمونو بگیرم ک ترغیبش کنم بزنه پارک. اما فرمون زیاد چرخید میخواستیم بریم دره، که اون سریع گرفت اونور و رفتیم اون یکی لاین جاده. ب دوتا ماشین برخورد کردیم. کسی خسارت جانی نداد اما خسارت مالی زیاد براش شد. بهش خیلی گفتم طلاهامو میفروشم تا جایی که داشته باشم میدم اما گفت فقط برو از زندگیم. من چندبار ازش معذرت خواهی کردم گفتم بخدا از عمد نبود جبران میکنم اما گف دیگه اعتمادم از بین رفته
۲ ماه گذشت
حالا هفته پیش خیییییییییییلی دلم براش تنگ شد بهش پیام دادم گفتم ببینیم همو. گف باشه. من فقط خاستم ببینمش همین اما انقد خوب رفتار کرد انگار که کات نکردیم. راجب موضوع تصادف صحبت نکردیم
بعد اینکه رفتیم خونه از اون روز بهم دیگه پیام میده. رابطمون مث روزای اول داره پیش میره. انگار ن انگار که چیزی شده
شما نظرتون چیه ؟؟