بچه ها من تازه نامزد کردم (نشون کرده ام) ماهه پیش مادر نامزدم زنگ زد گفت یه پارچه برات خریدم هر مدل لباسی که دوست داری بگو برات بدوزم من مدل فرستادم دوختش خیلی ام قشنگ شد
دو سه شب پیش ما رفتیم شهرشون (یه شهر دیگه ان) تو حرفا و عکس های خواهر شوهرم متوجه شدم با اون لباسه یه شب رفته مهمونی .
الان نمیدونم چکار کنم به شدت عصابم خورده الان فقط دلم میخواد دخترع رو پاره کنم راهکار بهم بدید با سیاست بشونمشون سرجاش چون اگه الان نکنم دو روز دیگه پروتر میشن
به روشون بیار
وگرنه فکر میکنن احمقی
قبول نکن لباسو
اپل مطمعن شو شاید برای دوتاتون مثل هم دوخته مادر شوهرت
از کجا فهمیدی؟
قبولش نکن و بگو دوست ندارم لباس بقیه پوشیدن رو تن کنم
به مادرشوهرتو نگو به شوهرت بگو
به مادرشوهرت گله کن فقط
اون امانتداری نکرده
عزیزم گذشت کن
راست میگی تگه ارت لباس خواست بگو خوشم نمیاد
الان که نمی نوانی دعوا کنی
یا خوده خدا😁
ولش کن اول زندگیو با جنگ شروع نکن
بزار یکم ک با شوهرت صمیمی شدی بگو ازون کار خواهرت خیلی دلخور شدم کاش قبلش بهم میگفت ک میخواد لباسمو بپوشه
لباس رو بده بهش بگو فکر کنم خیلی دوستش داشتی
و بگو من عادت ندارم لباسمو کسی بپوشه ببینم دیگه نمیپوشم اینم برای خودت
احتمالا باز برات بخرن
بگو لباس من تو تن شما چه می‌کرد
اگه مطمئنی همون لباس بوده و حتما استفاده شده ازش اصلا ازشون قبولش نکن
بگو من عادت ندارم لباسی که کس دیگه پوشیده بپوشم مبارک دخترتون باشه
بگو خواهره انگار از لباس خیلی خوشش اومده پوشیده رفته مهمونی این لباس برای ایشون، ی دونه دیگه برا من بعدا لطف کنید بدوزید مادرجان
ازشون بپرس بگو جفتی دوختین؟اگه گفتمد آره بگو بیار ببینم که دروغ نگن،
واگه گفتند نه بگو ببخشید ولی من نمیتونم لباسی که یه بار پوشیده شده و دست دومه رو قبول کنم
بگو عه این پارچه رو برای شما مدل میخواستن
