بله و مجددا هم با عشق ازدواج کردم
و با اکسم که کات کردم هم تو زمانی که با هم بودیم واقعا به رشد هم کمک کردیم به عشق که اون زمان بین ما بود هم احترام میزارم و تمام شد الان مرحله دیگه ای از زندگی هستیم
عشق یه چیز یکبار مصرف و کالای فانتزی نیست یه مسیر زندگی هست ممکنه تو این مسیر یه مدت همراه کسی باشیم اصلا یه مدت اشتباه کنیم یه مدت تنها باشیم همین
خیلی بد گذروندم که شبا نمیخوابیم فقط گریه بعد ازدواج کردم به مرور زمان از یادم رفت ولی هر دفعه به یادم بیفتاد دلم پر میشه
از ذهنم بیرون نمیره
ازدواج کرد🥲
من نرسیدم
برگردم عقب هم نمیخوام برسم
الان از زندگیم راضیم آرامش دارم
اونم یه پسر مجرد و بیکار و...
یه دلتنگی همیشه گوشه قلبم هست وقتایی ک آهنگ غمگین گوش میدم یادش میفتم
ولی حقیقتا خداروشکر میکنم ک همسرم از اون بهتره خداکنه قلبم هم بفهمه اینو و بیخیال شه
اینقد سرم گرمه با زندگی و بچه ک اصلا یادش نمیفتم مگه این ک بشینم فکر کنم ک اونم حوصله ام نمیگیره
خدا رو شکر نرسیدم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
