پسرم پیش فعاله خیلی اذیتم میکنه توشهر غربتم هیشکی رو ندارم دیگه عصبی شدم
پسر کوچیکم هم تاخیر در گفتار داره
خستم خیلی خستم
مدام عصبانی ام جیغ داد وبیداد توخونه داریم با این پسر بزرگم گاها مجبور میشم میزنمش بعد میشینم گریه میکنم بوسش میکنم مجاب نمیشه برادرشو تا حد مرگ میزنه
باهاش حرف میزنم میگم توعاقلی اینطور اونطور انگار ب دیوار گفتم
حالم خیلی بده دلم خواب میخواد