من بدم میاد کسی به مادرم نزدیک بشه

عزیزم خب شما همین الآنم نداریش

خودت خودت رو در آغوش بگیر

خودت مثل مادر برا خودت باش

امیدوارم خدا کمکمون کنه 

منم خیلی نیاز به آغوش مادر دارم 

ولی چه کنیم 

نمیتونن مادری کنند که هیچ، شر هم میرسونن

خودشون نیاز به محبت دارند پس نمیتونن به ما محبت بدن

وقتی خودش خالیه چطور به من بده؟!

خب محبت نداره که بده 

میدونی... بنظرم ما یه چیز زور میخوایم

همین زورگویی میشه

بیخیالش نخواستیم،، همین که شرشون نرسه زیاده 

مثل مادر برا خودت یه دمنوش آویشن یا به لیمو درست کن بخور برا روحیت عالیه 

سارا جان یکم به خودت برس ،ولش کن اون مادر و پدر .....چرا اجازه میدی افسردگی بگیری؟فکر کن تو دنیا فقط خودت مهمی ،به فکر خودت باش از این به بعد،برو دنبال ارزوهات،میبینم اون روزو که مادرت به دست و پات بیفته ،بالاخره دوران توهم میرسه،از خدا میخوام کمکت کنه حالت خوب بشه

حالا که همت کردی و خونتو جدا کردی دیگه کاری به اون نداشته باش تو روخدا،بزار برن به درک اینجور پدر و مادرایی که ما داریم،مگه ظلم پدرت چقدر پایدار موند؟؟؟؟اینم مثل اون ،خدا رو شکر خودت عرضه داری نون خودتو درمیاری ،چه احتیاجی به محبت این دیوونه ها داری

یکم پول جمع کن برو ترکیه یا دبی،ی ماشین خوب بخر کم کم،صورتتو خوشگل کن،تیپ قشنگ بزن،بهترینو بپوش و بهترینو بخور،ولش کن اونارو فقط غصت میدن

پولم کم‌کم میاد دستت ناراحت نباش،فقط خودتو از دست اونا نجات بده تا هزارتا مریضی نگرفتی از دستشون،

عزیزم واقعا فکر می‌کنی مادر داری که اگه ازدواج کنه دیگه نداشته باشیش؟؟؟چرا کلمه مقدس مادر و واسه همچین موجودی بکار میبری؟؟؟دشمن برازنده تر نیست ؟؟؟