یکی از اقوام ما یه کارگاه خیاطی زده که یمقدار توش بحث و کش مکش شد پول کارگرارو ندادن یا چه میدونم اونجوری ک باید کارشون نگرفت شایدم حق با اونا بود نمیدونم درکل
اما امروز خواب دیدم که کارشونو جم کردن و دقیقا تو همون کارگاه جنازه و کفن آوردن میشورن و کفن میکنن کارگاه پر بود از جنازه و بوی تعفن و خون
میگفت که تند تند بشورید جنازه ها بو نگیرن
اخرشم دیدم که خودشو انداختن زندان
انقدر حالم بدشده انقد رو روانم تاثیر گذاشته ک هنوز حالم خوب نشده بعد چند ساعت😣😣