من زن باباش هستم
با مادر بزرگ مادریش زندگی میکنه و بشدد به هم وابسته هستن خیلی خیلی زیاد ۸ ،۹ سالشه
قدیما خیلی خیلی با ادب بود کوچیک که بود با ادب مهربون خواهر شوهرام خیلی به شوهرم گفتن حضانتشو بگیر بچه چند روز میاد سریع دلتنگ مادر بزرگش میشه اونم همینطور چون بیماری قلبی داره خانومه
یه دایی داره ۲۰ سالشه خیلی خیلی بی ادب هستش تو خونه که تقریبا سا قی مش روب هم هست یکی از دایی هاش که بزرگه نمیدونم کپ ترک هستش یا زندان
و بچه خیلی پرخاشگر شده و غرغرو بهم گفت دایی کوچیکم منو کتک میزنه و بهم فحش پدری میده