2777
2789
عنوان

از وقتی دوستم اومده خونمون همه چیز عوض شده همسرم

| مشاهده متن کامل بحث + 989 بازدید | 59 پست

بیچاره  دوستت...

یه دوستی داشتیم زمان دانشگا  خیلی مراقب بودیم  از چیزیش تعریف نکنیم 

مثلا اونیکی دوستم یبارگفت پوستت خیلی خوبه روز بعد اومد گفت ببینید چقد جوش زدم بایه لحن بد 

معتقد بود زود چش میخوره خیلی 

یبار دعوتمون کرد سه نفری رفتیم خونش 

باترسو لرز که نع جاییو نگا کنیم نه چیزی بپرسیم رفتیم :))

باورتون نمیشه  بخدا موقع اشپزی صفحه گازش که شیشه ای بود ترکید 

ما سه تا انگار جرم کرده بودیم میخکوب شدیم  دیگه نهار نخوردیم اومدیم بیرون ولی چقد خندیدیم 

و دیگم باهاش کات کردیم 

همش خرافات محضه البتع هرکس معتقد باشه براش پیش میاد مث اون دوست ما

ما را به جرم خوردن مِی حَد زدند و بعد؛دیدنددر پیاله ی ما غیر آب نیست!!!:((

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

بیچاره دوستت...یه دوستی داشتیم زمان دانشگا خیلی مراقب بودیم از چیزیش تعریف نکنیم مثلا اونیکی دوست ...

اخه اصلا نمیدونی این دو هفته چقد همه چیز تغییر کرده 

وضع مالی خودش از من خیلییییی بهتره 

من اگه ی چیز دا م اون ده تا چیز داره

بیچاره دوستت...یه دوستی داشتیم زمان دانشگا خیلی مراقب بودیم از چیزیش تعریف نکنیم مثلا اونیکی دوست ...

مثلا دیروز قابلمه پارتی بودیم 

دخترم تازه پلاک و زنجیر خریده بود .عروس عموم انقد گفت و گفت و گفت برای این زنجیره ک بخدا ۲ دقیقه بعدش یهو برید 

اخه اصلا نمیدونی این دو هفته چقد همه چیز تغییر کرده وضع مالی خودش از من خیلییییی بهتره من اگه ی چیز ...

ازاون نبوده  یه دلیل دیگه پیدا کن 

ما را به جرم خوردن مِی حَد زدند و بعد؛دیدنددر پیاله ی ما غیر آب نیست!!!:((

مثلا دیروز قابلمه پارتی بودیم دخترم تازه پلاک و زنجیر خریده بود .عروس عموم انقد گفت و گفت و گفت برای ...

میگم  برا اون دوست مام زیاد پیش میومد خیلی زیاد چون خرافاتی بود

ما را به جرم خوردن مِی حَد زدند و بعد؛دیدنددر پیاله ی ما غیر آب نیست!!!:((

چ حرفایی میزنین خداییچ ربطی به دوستت دارهجای دعا خوندن پاشو خونتو جمع کن ب خودت برس حال و هوات عوض م ...

والا حتی مسافرت هم رفتم ک حال و هوام عوض بشه 

اصلا انرژی ندارم 

لیوانام خود به خود میشکنن 

زنجیرم پاره شد 

مهر جانمازمون پوکید و....

هزار تا چیز دیگع

میگم برا اون دوست مام زیاد پیش میومد خیلی زیاد چون خرافاتی بود

تا حالا ن خرافاتی بودم نه اصلا این چیزا برام مهم بوده 

این بار با چشم خودم می‌دیدیم چقد حرص میخورد پشت سرش ی اتفاق میفتاد 

حتی وقتی خونمون بود

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792