نه بابام خونست نه مامانم نه داداشم هیچکسی خونه نیست
الان زنگو زدن طبیعتا فکر کردم یکی از اینا باید پشت در باشه دیگه همشونم گفتن تا چند دیقه دیگه میایم من فکر کردم مامان بابامن
رفتم درو باز کردم دیدم یکی بسته اشتباهی اورده بود یارو منو دید یدفعه گرخید🥲😂
یعنی خداشاهده موهام عین لونه پرنده بود قشنگ شبیه تارزان شده بودم
انگار موهامو برق گرفته بود با پیژامه رفتم جلو در
هیچی دیگه فقط خندید بهم رفت..