2777
2789
عنوان

بچه ها به نظرتون چیکار کنم

61 بازدید | 8 پست

من خواهرم برای دخترش جشن نوزادی میگیره تو تالار 

و از اون طرف یک دوست خانوادگی داریم که حرفش شهر رو پیچیده(متاهله و خیانت کرد به شوهرش با یک مرد متاهل،و زن اون مرد متاهل اومد جلو در اینا و دعوا اینا ،این دوست خانوادگی‌مون با دخترش و این مرد متاهل ترکیه سفر هم رفتن و ….،قیافه اش هم از اون پلنگ های اینستا،)بعد شوهرم میگه اون خ راب دعوت کنه ماهیچ کدوم اون مراسم رو نمیریم 

من چیکار کنم 

میگه بفهمم وسط مراسم دعوت شده از مراسم میگم بیا 

نه من میرم نه تو 

خب دعوتش نکنن چرا واقعا همچین آدمی رو باید تو جمع خانوادگی بکشونن؟

" تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد ... "  (سهراب سپهری)

نمیدونم ترکیه رفتنشون چه ربطی داشت ولی شوهرت حرف بیخود میزنه

مثل اینکه بگی چون تو خیابون زن خراب دیدی حق نداری بری بیرون

#خلیج فارس تا همیشه🇮🇷 من از اون دسته آدم هایی هستم که نه مذهبیا قبولش دارن نه غیر مذهبیا ولی سعی میکنم پایبند به دینم باشم❤️لطفا اگر طرز فکر متفاوتی با من دارید بدون حرف اضافه از پیامم رد شید نیازی به تمسخر یا اثبات دیدگاه شما ندارم و معمولا حوصله جواب دادن ندارم ولی تاجایی که بحث رو فرسایشی نبینم و حوصله داشته باشم جواب میدم✌️اگه جایی از دستم دلخور شدی لطفا بهم بگو شاید مقصر بودم و لازمه ازت عذرخواهی کنم♥️تا اینجا که اومدی برای حل مشکلات زندگیم یه صلوات میفرستی😘💚وقتی درخواست صلوات لایک میکنم براتون صلوات فرستادم و التماس دعا دارم💚 اگه سوال شرعی یا دینی داشتی پاسخگویی شرعی حرم امام رضا رو بگیر۳۲۰۲۰ـ۰۵۱💚 درخواست دوستی نمیپذیرم اگر مورد خاصی بود توی تاپیک هام بگید با هماهنگی درخواست بدید

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

خب دعوتش نکنن چرا واقعا همچین آدمی رو باید تو جمع خانوادگی بکشونن؟

از زمان جوانی مادرم باهاش دوسته 

اوایل اینجوری نبود پنج شش سال اخیر اینجوری شده 

شوهرمم گیر داده نباید وارد جمع بشه این خ راب 

به خواهرم میگم میگه یعنی چی اگه بفهمه چی بگم چرا دعوت نشده بگم میگم بگو من فک کردم مامان دعوتت میکنه مامانم فک کرده من یادمون رفته 

میگه نه دعوت می‌کنم دزدکی حامد نمیفهمه 

حامدم میگه بفهمم اونجاشن شوهرش رو ببینم از وسط مهمونی میایم بیرون

خب فامیل خودته اشکال نداره تا آخر بمونی اون خانم هم برا خودش میاد و می‌ره کاری به شما نداره واقعا چه ...


فامیل نیست دوسته و آشناست

نمیفهمم بی شعوره  دیگه شوهرم

از زمان جوانی مادرم باهاش دوسته اوایل اینجوری نبود پنج شش سال اخیر اینجوری شده شوهرمم گیر داده نباید ...

حالا چه لزومی داره دوست مادربزرگ رو دعوت کنن،بگید مهمونی خانوادگی بوده جمع آدمای نزدیک بودن 

" تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد ... "  (سهراب سپهری)
نمیدونم ترکیه رفتنشون چه ربطی داشت ولی شوهرت حرف بیخود میزنهمثل اینکه بگی چون تو خیابون زن خراب دیدی ...

با اون مرد متاهل رفت ترکیه با دخترش سفر توی یک هال میموندن 

خود زنه میگفت و عکس استوری می‌کرد 

شوهرش اینستا نداره کل شهر فهمیدن 

میدونم شوهر اشتباه میگه اما از اون نفهم هاست

حالا چه لزومی داره دوست مادربزرگ رو دعوت کنن،بگید مهمونی خانوادگی بوده جمع آدمای نزدیک بودن

میگم منم اونجور 

بزار منم با آرامش بیام 

یک پتو خریده بود کادو آورده بود 

من میخام نیم ست طلا بخرم بیارم برای دخترش 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792