2777
2789

الان دوماه که فرستادمش رفته پیش پارتنرمه 

سه ماه پیش  پیش خودمون زندگی میکرد همچی اوکی بود تو اتاقم بود بع هیج وج سروصدا نداشت باهاش حالم خیلی خوب بود سرگرم شده بودم کلن دو کیلو هم وزنش بود انقدر مظلوم و ماه بود که هرکی میدتش انقدر قربون صدقه اش میرفتن یهو مامانم قاطی کرد که نمیخوام تو خونه سگ باشه رفت امد سخته هیجا نمیتوتیم بریم البته اینا کلن بهونه اش بود اگر مادر بزرگمینا میخواستن بیان خونه امون یا ما میخواستیم چند روز بریم جایی میدادمش پارتنرم حتا پارتنرم اخرش گفت خودم غذاشو اینا میخرم 

از ۲۰ روزگی پیشم بود یجورایی بهش خیلی وابسته شدم خیلی زیاد ۴ ماهش اینا ک شده بود وقت ارایشگاه شد بود موهاش میریخت یکم رو لباسم اینا داخل خونه ک اصلا رهاش نمیکردم کلن تو اتاقم بود مامانم ب این بهونه موهاش همجا هست بده برع نمیخوامش ما داریم باهام زندگی میکنیم نمیخوام تو خونه حیوان باشه اخه چرا هرکیو میبینی ی سگ داره من چرا نداشته باشم انقدر بحث کردیم اخرش گفت با سگت برو خونه بابات منم مجبور شدم بدم ب پارتنرم  الان انقدر دلم پیشش بنطرتون چیکار کنم راضی شه اسباب کشی هم کردبم ی بالکون داریم حاصرم برارم اونجا اخه مگ چی از زندگی خواستم فقط خواستم یکم حالم خوب باش 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اخی منم دوتا گربه داشتم  شدید وابسته ام بهشون زمان مجردی خدایی مامانم خوب کنار اومد بعد ازدواجم بم‌پس نداد اولش که آوردم حمایتی بودن  شدید مخالف بود و قهر کرد  بعد عاشقشون شد .

اخی منم دوتا گربه داشتم شدید وابسته ام بهشون زمان مجردی خدایی مامانم خوب کنار اومد بعد ازدواجم بم‌پ ...

اصلا هرکی این بچه ارو میبینه عاشقش میش حتا خالمینا شوهر خالم ولی مامانم من انگار سنگه بزور ب من محبت میکنه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  8 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  7 ساعت پیش