یه قورباغه خریدم بلده برقصه موش های یخچالمون رو میترسونه منم بردمش طبیعت هواش عوض شه اسمش رو گذاشتم قورقوری بهش بستنی و کیک و فالوده دادم ازش تشکر کرد بعدش جلوی گاو ها رقصید گاو ها ترسیدن چون تا الان ندیدن قورباغه ای برقصه بعدش گاو ها هم رقصیدن گفتن ماا ماااا بعدش اسب های مزرعه فرار کردن تا علف ها تموم نشه قورباغه من تو دریا شنا کرد براش قایق درست کردم آقا گاوه هم براش کشتی درست کرد آقا گاوه رو آوردم خونمدن تا باهم بازی کنیم به آقاگاوه علف دادم بهش آب دادم همه رو خورد خیلی گشنه بود قورقوری حسودیش شد گفت از وقتی گاو گرفتی من رو دوست نداری منم پزشکی قبول شدم گاو گاوی خوشحال شد چون دانشجوی علوم پزشکیم اونوقت قورباغه روپوشم رو اتو زد بخاطر رقص شپش های پرنده مرغابی خندید رشته من قبلا بهداشت عمومی بود دوباره امتحان دادم پزشکی آوردم الان برام الاغ جایزه خریدن با الاغ میرم دانشگاه قورباغه کوچولوم بزرگ شده میخنده کلی کتاب پزشکی دارم اسنل کرفتم ولی برام لبوبو جایزه نمیخرن من لبوبو کرمی و آبی دوست دارم برای لبوبو لباس و عینک خریدم چون دانشجوی پزشکبم همه بهم احترام میزارن هندونه رو از پنجره انداختم پایین شکست