سلام هر سال با خانوادم میرم کربلا بابام اونجا موکب دارن با دوستاش امسال متاهل هستم شوهرم مخالف بود برم اعتقاد نداره به کربلا و کلا ائمه برادرم امسال مریض شدبعد دیگه خانوادم نذر کردن حتما ببرنش خیلی دوست داشتم برم دیگه به زور رضایت داد رفتم از پری روز که برگشتم پاهام تاول زدن و عرق سوز شدم نمیتونم خوب راه برم بعد که دیدم دعوا و تیکه و مسخره که سیاه شدی داغون شدی گوه شدی و این حرفا براش پیرهن آوردم سوغاتی اصلا نگاش نکرد پرتش داد یه گوشه گفت از اینا نمیپوشم دیشبم حنا گذاشتم کف پام واسه تاول میگه بوی گوه گرفتی تو اتاق نخوابید جرات ندارم جلوش راه برم عصبی میشه میگه رفتی شل و پل شدی یه زیارت قبولی بم نگفت همش دعوا و بی محلی و تیکه نمیدونم چه مرگش هست ؟ خواستم چند روز برم خونه بابام تا خوب بشم اجازه نمیده 😭😭همش نفرینش میکنم که درکم نمیکنه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
زیارتت قبول منم ارزومه یه بار قبل مرگم پای پیاده برم زیارت آقا
خدا رو مثل آدما فرض نکن. برای اون زمان مهم نیست. زمانش که شد، خودش خواسته ات رو بهت میده.زندگی من منشا تمام اتفاقای خوب دنیاست❤خدایا شکرت❤بعد ی سقط و یک سال اقدام بیبی چکم دوروز مونده ب ولادت پیامبرمون مثبت شد خدایا خودت مواظب تودلیم باش💚1402/9/7رفتمNT فندقم 12هفته و2 روزش بود و سالم،دکترم احتمال داد دختره ❤تودلیم ۱۴۰۳/۳/۱۴ساعت ۴به دنیا اومد 💛خدایا شکرت💜