من امشب شب اربعین دوقلو سقط کردم دوتا دسته گل اصلا خوابم نمیبره از فکر و خیال شوهرم خوابیده من فردا ساعت هفت صبح باید برم دکتر که احتمالا فردا یا پس فردا کورتاژ میشم اینقد گریه کردم اشکم دیگه در نمیاد مثل سکته میمونه نمیدونی کجایی چه زمانی هستی کی هست کی نیست
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
شاید سرنوشتشون خوب نمیشد شاید سالم نبودن الان چیزی از زندگی و دنیا متوجه نشدن و رفتن خودت رو اینجوری آروم کن واقعنم همینطوره مگه این دنیا خیلی قشنگه که حسرت بخوری نیومدن ببینن در کنار یه خوبی هزار سختی هست