یکی از اعضای خانواده ام چند وقت پیشا بخاطر نداشتن وسیله ای از خونم که سوخته بود و نمیتونستم بخرم مسخره ام کرد و دلم واقعا شکست و اشکم در اومد این ادم که از قضا حقی از ارثیه ام رو قبلا همخورده بود...
من تونستم اون وسیله رو بهترشو بخرم و یه وسیله ای دیگه هم خریدیم همزمان که اینا رو برام میاوردن
اونا هم زنگ زدن که میخواییم بیاییم دکتر یه مشکلی پیش اومد میاییم خونتون
درست همون موقع که وسیله هامو اوردن اونا هم اومدنخونم