دستمون نمك نداره يا خوبي نيومده
شش سال نقش کوزت رو داشتم براشون
الان چرا با این تاپیک میخوای خودتو و بقیه رو با یاداوریش بسوزونی؟؟؟
از اتفاقات درس بگیر و فراموش کن
تو زندگی همیشه باس زبون داشته باشی کوتاه بیای و گذشت کنی دیگه واویلا
محبت بیجا به بی لیاقتا
خیلی اشتباه کردم نه در رابطه با همسرم کلا تصمیم اشتباه ساختن خونه روی خونه برادر شوهر در کارنامه زمین پایین مال خودمون هم بود ، بچه دار شدن ، کاش بر می گشتم به عقب، این روزا خیلی به حماقتم فکر می کنم
از اول تو کارها زیاد کمک کردم الان انتظارشان زیاده تو مهمونی ها و مسافرت ها ولی جاریم از اول نشست سرجاش حالا من کل کارهای دنیارو انجام بدم براشون کمه
اما اون یه قندون جابجا کنه کلی کف و سوت وهورااا داره😆
يه خانومي بود هم كلاس بوديم ميگف زودتر از همه ميرفتم سفره رو اماده ميكردم جاريم ميومد. ميگف بعد ١٠ ١٥ سال يبار نشستم دقيقا نيم ساعت مونده به شام رفتم اومدن ديدن نه غذا هس نه سفره باز شده پاشدن غذا درست كردن🤣
مثل یه عضو خانواده بهشون خدمات دادم ،کوزت که خوبه
قبول کردم خونه مادرشوهر بشینم
خونه که خریدم گذاشتم همسرم بزنه به نام مادرش
همیشه احترام گذاشتم بهترینارو براشون خواستم
اولویت زندگیم بودن خانوادش
اعتمادبه نفسم گرفتن
خرج نکردم اوبخوام بگم تاصبح هست
پیش خواهرشوهرم درد و دل کردم😐از بدی های شوهرم گفتم
خاک عالم تو سرم
بزرگترین اشتباهم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
7 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
