خواهر شوهرم امروز نذر داره منو مادر شوهرم صبح سوار اتوبوس بودیم داشت با خواهر شوهرم صحبت میکردم تلفن که قطع کرد گفت فلانی نذر داره میای فلان قابلمتو میخوایم منم گفتم مامانم عمل داره فکر نکنم برسم بیام میخواستم بگم فلانی چرا خودش زنگ نزد پیام که میتونست بده هیچی نگفتم شد دو ساعت بعد مادر شوهرم زنگ زد گفت مامانت چطوره گفتم بهتره گفت نمیای گفتم فکر نکنم برسم گفت فلان ظرف رو میخوایم گفتم فکر نکنم برسم نمیدونم الان برم یان
خواهش شوهرم چند ماهه تو خونه جدید رفته و من نرفتم هنوز خونش یعنی دعوت نشدم اصلا و قبلا هم به مادر شوهرم گفتم هروقت رفتی بگین منم باهاتون بیام نگفت بهم منم دیگه هیچی نگفتم
😂رفتنت براشون مهم نیست فقط قابلمه رو میخوان
دیدن خونه جدید رو باید همراه همسرت بری نه مادرهمسرت.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
10 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
