2777
2789

جونم براتون بگه که تازه ازدواج کردم دوساله و بچه ندارم خانه دارم و وقت آزادم زیاده.

خونم نزدیک خونه مادرشوهرمه و یدونه خواهرشوهر دارم که خونشون دورتره.یعنی اون سر شهره.

مادرشوهرم اینا اعتقادی به اسنپ و تاکسی تلفنی اینا ندارن.باید یه نفری ببرتشون جاییکه میخان برن یا شوهر یا پسر یا خواهرشوهرم.

همیشه مادرشوهرم با خواهرشوهرم میرفت بیرون تا اینکه اونا ماشینشونو فروختن و دیدم از من انتظار داره همه جا ببرمش. یعنی درواقع بشم راننده شخصیش😐😐😐 

نگین حالا میبردی چی میشد مثلا صب ۷ونیم زنگ میزد بیا منو ببر فلان جا‌، بیا بریم دکتر و ۲ ساعت بامن بشین اونجا بعد بیار منو.یا مثلا برو خواهرشوهرتو بیار خونه ما 😐😐 ببر دخترشو واکسن بزنه،گوشاشو سوراخ کنه 😐😐😐 

بقیشو میفرستم الان


بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

سنشم زیاد نیست و سالم و سرحاله‌ که خودش میتونه بره با تاکسی یا اسنپ.


منم اوایل تازه که گواهی گرفته بودم دیدم اگه یکم فرصت بدم دیگه تمومه از کار و زندگی میوفتم.


گفتم والا فلان جا خیلی شلوغه نمیتونم برم،استرس میگیرم و.... 


و اینگونه شد که رهام کرد‌. 


حتی یبار هم نرفتم .البته با تلاش هاااای فراواننن و همیشه بهانه های فراوان 🥰❤️ 



میگفتی مگه من شوهر خواهر شوهرمم.اینجوریا هزاران بار بری یبار نری میشی آدم بده

ولی من هروقت بریدم وخسته شدم وفکرکردم ک دیگه نمیتونم ادامه بدم،همین ی جمله اش منو نگه داشت تو در پناه خدایی و خدا هرگز دیر نمیکند.....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792