من محل کارم جوریه تاکسی نمیخوره باید شخصی سوار شم . بعد شخصی ها اگه راننده ها جوون باشن که هیچ امان از این مردای پیر مزخرف امروز یکیشون حالمو به هم زد
من معمولا جلو میشینم به خاطر کمرم
یه کن نگام کرپد گفت ببخشید چهراون اشناست من گفتم فامیله
نگاش کردم
گفتم نه به جا نمیارم
حوصله ی پیاده شدن نداشتم
اینقدر چرت و پرت گفت
من محل ندادم و نمیدم
دلم میخواست پباده بشم ولی تو اون گرما میدونم باید کلی منتظر ماشین میموندم
اولین بارم نیست
بارها و بارها پیش اومده برام
تاکسی باشن جرات نمیکنن
هزار بار از ظهر تاحالا میگم
کاش با کیف میکوبیدم تو دهنش
کاش زنگ میزدم به پلیس
مردتیکه ی اشغال
حالم بده ّ
کاش یه ماشین داشتم
شما اینجور موافع چیکار میکنید ؟