خواهر شوهرم شهر دیگه زندگی میکنه مادرش گفت میخام برم اونجا دکتر بعد خواهر شوهرمم همینجا بود به شوهرم گفت که مارو ببر زنتم بیار بریم یکمم بگردیم و...
من عقدم و روز قبلش خونه مادر شوهرم بودم ولی برگشتم خونه بعد شوهرم صبح روزی که میخاستن برن زنگ زد چیزی نگفت تا عصر که من اماده شده بودم وسیله هام جمع کردم وقتی میخاستن راه بیوفتن زنگ زد گفت میرم و سریع برمیگردم و وقت هم نمیکنم که بریم بیرون دیگه تو نیا منم اعصابم خورد شد و قهر کردم الان سه روز شده ولی هنوز برنگشت با اینکه قرار بود زود برگرده منم از اون روز خیلی سردم باهاش اصلا ازش نمیپرم کجایی هر چی هم بپرسه در حد ی کلمه جواب میدم هر وقت زنگ میزنه اخلاقمو که میبینه سردم میگه بخاطر اینکه نبردمت میخای خودتو پاره کنی و.. 😕
حالا حق دارم ناراحت باشم یا نه؟