دیشب ازش دلخور بودم سر هیچی باهام بدرفتاری کرد منم دلم گرفته بود شدید گفت بریم خونه مامانم حالم خوب نبود دوست داشتم بیاد بکه چیشده پیشم باشه.ولی بی‌تفاوت رفت خونه مامانش من نرفتم هرچی گفت
بعد گفتم بیخیال حالا رفته دیگه زنگ زدم وسیله بگیره متوجه شدم مامانش برده بیرون دور بزنن
کلی دلم شکست
الانم طلبکاره میگه مگه مگه چکار کردم یزره درک نداره
هنوزم قهریم
چه گیری میدیاا
ول کن
خودت نرفتی دیگه
بیخیال نباید همش گزارش بده که دور هم بودن گفتن یه دوریم بزنیم
شما خودت باید میگفتی دلم گرفته شاید متوجه نشده حالت خوب نیست یا احساس مرده دوست داری تنها باشی
عزیزم ناراحتی ازش بخاطر همین یکم حساس شدی
وگرنه نمیشه آدم مادرشو ببره یدور بزنه؟ چ ایرادی داره عاخه
مامانشه بابا
دعواتون ک ربطی ب اون بیچاره نداره
دیگ خودت نرفتی نمیتونی شکایت کنی
اینا چیزی نیس ک بخاطرش روان تو بهم بریزی واقعا🤦♀️🤦♀️
اسی خدایی خیلی گیری
شوهرت باید دلتو بدست بیاره و نازتو بکشه ولی رابطه مادر پسری چربطی ب رابطه و بحثای شما داره
باشما دعواس یعنی با مادرشم باید دعوا باشه و اعصاب خوردی کنه؟ ای بابا
فکر میکردم خودم واسه شوهرم زیاد ناز میکنم بدتر از منم هس😂بیخیال عزیزم
