ما اوایل زندگیمونه شوهرم همش میگ ندارم ،میگ هزارتومن هم برای من هزار تومنه
مثلاً شام رفتیم خونه مادرش عوض اینکه خرج نکنه با داداش مجردش که رفته مغازه کلی خوراکی خریده و خودش حساب کرده در صورتی که ما مهمون اوناییم حداقل ۳۰۰/۴۰۰ خرج کرده
حالا من یه مدته خرجمونو تو دفتر مینویسم که بدونم در ماه چقدر خرج کردیم امشب بهش گفتم چقدر خرج کردی گف من نخریدم داداشم خرید
درصورتی که داداشش تو خونه گفت به محمد(شوهرم) گفتما دو تا چیپس سرکه ای بگیر اشتباهی ساده گرفته
حتی خوراکی ها مونده بود مادرشوهرم گف ببرین من گفتم نه بمونه شوهرم پاستیلو برداشت گف برای تو گرفتم من چیزی نگفتم اما همونم گذاشت خونه مادرش
حالا چرا الکی گفت من نخریدم از دروغ گفتنش حالم بده