عزیزدلم💔، خیلی اتفاق غم انگیزیه، قطعا همچین چیزی قلب آدم رو به درد میاره مخصوصا وقتی دوست نزدیکت باشه، من که برای غریبه هم همچین چیزی رو بشنوم ناراحت میشم چه برسه...
ولی واقعیت اینه توی این زمان کاری از دستت بر نمیاد براش، میتونی دلداریش بدی ولی اونم یه حدی داره، هرچند اگر راه ارتباطیش رو با بقیه قطع کرده شاید اینم نشه، ولی یه چیزی رو میخوام بهت بگم، یه یادگاری باشه برای تو از طرف من، دوستت خدایی رو داره که مهربونی و عظمتش بی همتاست، مطمعن باش حواسش بهش هست، هرکدوممون توی زندگی با یه سری هیولاهایی مواجه میشیم، این الان هیولای زندگی دوستته، ترس از دست دادن پدر و میدونم واقعا سخته اما از دست تو کاری برنمیاد، بنظرم از خدا بخواه که حواسش به دوستت باشه و بهش اطمینان کن و عذاب وجدان نداشته باش، حس کردم که خیلی داری از این عذاب میکشی که تو فرصت اینو داری درس بخونی ولی دوستت الان داره توی اون منجلاب دستو پنجه نرم میکنه، ناراحت نباش و وقتی حس کردی داری از غم کلافه میشه برای دوستت و پدرش دعا کن و به خدا اعتماد کن که بهترین رو براشون رقم میزنه، هممون باید یه جاهایی با مشکلاتمون تنها مواجه شیم، اتفاقی که برای دوستت هم افتاده از همین چیزاست، در نهایت یادت باشه که هرکدومتون خدایی دارید و دوباره به زندگی برگرد و با تمرکز به درس هات برس، ما آدما زندگی میکنیم تا همین احساسات رو تجربه کنیم اگر بزاریم اذیتمون کنن بازی های زندگی رو میبازیم، سعی کن از این امتحان زندگی سربلند بیرون بیای و خودت رو نبازی، مطمئنم دوستتم اینطور خوشحال میشه