ببینید من قضیه رو تعریف میکنم شما لطفا بگید حق با کیه؟ من پدرم خیلی سال پیش فوت کرده و مادرم من رو به تنهایی بزرگ کرد البته خرج و مخارج من رو عموهام دادن و مادرم کار نمیکرد ولی به خاطر من ازدواج نکرد و پای من موند من هم قدردانش هستم و ممنونم ازش بابت این فداکاری بعد از اینکه من ازدواج کردم مادرم هم ازدواج کرد من مشکلی با این موضوع نداشتم و با همسرش همیشه با عزت و احترام رفتار کردم ولی مامانم انتظار داشت من با بچه های این آقا خیلی صمیمی بشم و رفت و آمد کنم منم واقعیتش با این قضیه کنار نمیتونم بیام و فقط موقعی که میبینمشون احترامشونو حفظ میکنم و سالی شاید ۲ بار برم خونه مامانم و این آقا ولی مادرم خیلی این موضوع ناراضیه و همش به روم میاره پست بعدی میگم خیلی طولانی شد