2777
2789
عنوان

جلب ترحم تا کجا 😣

516 بازدید | 27 پست

الان که  تاپیک اون کاربر که نمیخوام اسمشو بیارم و عکس با سایه اش رو دیدم یاد یکی از مریضا بیمارستان افتادم. اون هم‌دنبال ترحم و تمارضه.داد همه کادر بیمارستانو دراورده اما هردفعه با فرض اینکه نکنه ایندفعه واقعا راست میگه مجبوریم پذیرشش کنیم و چندروز سرکارمون میذاره و میره.حدود یکسال کارش همینه هر دهروز یه بار میاد بیمارستان، دفعه اول گفت کیسه آبم پاره شده و ما هم یکشب بیمارستان بستریش کردیم، صب بردیمش سونو و معلوم شد اصلا حامله نیست.گفت من چون دیدم دوماه پریود نشدم گفتم حتما حامله ام.یروز میاد میگه کلی قرص خوردم تا خودکشی کنم الان پشیمونم بعد میبینیم الکیه.یه دفعه میگه نصف بدنم لمسه یه دفعه میگه دارم خون بالا میارم یه دفعه میگه ماشین بهم زده الانم که فکشو کج نگه داشته و میگه از دیشب فکم کج شده

به شوهرش میگیم مشکل خانمت فقط روانیه.لطفا سریعتر به یک روانپزشک معرفیش کنید بهش برمیخوره! بعضی اوقات پرسنل میگن ای کاش بیمارستان بیمه اش رو قبول نمیکرد اونوقت میدیدیم اگه میخواست هزینه کنه هم بازم میومد🤔اینارو گفتم که بگم شاید اون خانم هم اون لحظه ترحم میخواسته پس نگیم مارو سرکار گذاشته

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

فکرکنم ۱۸باشی شما

همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏

حق با شماست 

واقعا شاید کمبود داشته باشن 

خدایا بیا نزدیکتر حالا میخوام بیام تو آغوشت بخوابم👼ولی لطفا زود بیدارم نکن میخوام  توآغوشت آروم بشم😍😘خدایابهم آرامش بده

به شوهرش بگو بهش محبت کنه.شاید کمبود محبت وتوجه داره

هروقت دستمال توالت دیدید یادتون بیاد که مردم یک کشور جهان اولی ‌که خیلیا آرزوی مهاجرت به اونجا رو دارن یک روز ازترس قرنطینه توی خونه، همون واکنشی رو نشون میدن که ما ملایمترش رو درزمان تحریم ها داریم انجام میدیم وبخاطرش خودمون رو تحقیر میکنیم.ماایرانی ها خیلی از واکنش هامون به مسایل بخاطر فقر فرهنگی نیست،بلکه به نسبت شرایط تحریم که سالهاست داریم درآن زندگی میکنیم اتفاقا خیلی آدمهای خوب ومتمدنی هستیم.
بله من هم یه این جور مریضی دارم خدا بهمون صبر بده

شما متخصص چی هستی؟

هروقت دستمال توالت دیدید یادتون بیاد که مردم یک کشور جهان اولی ‌که خیلیا آرزوی مهاجرت به اونجا رو دارن یک روز ازترس قرنطینه توی خونه، همون واکنشی رو نشون میدن که ما ملایمترش رو درزمان تحریم ها داریم انجام میدیم وبخاطرش خودمون رو تحقیر میکنیم.ماایرانی ها خیلی از واکنش هامون به مسایل بخاطر فقر فرهنگی نیست،بلکه به نسبت شرایط تحریم که سالهاست داریم درآن زندگی میکنیم اتفاقا خیلی آدمهای خوب ومتمدنی هستیم.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز