منم یه همکار داشتم چشمک میزد و…
هرموقع از پله ها میرفت بالا چندلحظه وایمیستاد منو ببینه یا احساس میکردم حسی داره
بعد یه ماجرایی پیش اومد و از محل کار رفت منم ناراحت شدم پیام دادم و ابراز علاقه کردم و برگشت گفت من تو رابطه ام
بعد این پیام برگشت دوباره سر کار
انگار پشیمون شده بود یه جوری دودل بود هم میخواست هم نمیخواست یه روز یه پیام کاری بهش دادم ولی هیچ وقت جوابم و نداد
من از ته قلبم ازش ناراضی ام
خیلی دلم میخواد بهم پیام بده بهش برینم ولی از اون موقع خیلی وقت گذشته وادم بی ارزشیه برام همیشه هم خواب میبینم بهم محل نمیذاره
خیلی ناراحت میشم
واگذارش کردم به خدا