رفته بودیم فروشگاه لباس ......5 نفر بودیم پوشش هامونم شومیز و شلوار گشاد و شال گفتم که بدونید پوششمونم درست بوده . بعد همین جوری داشتیم وارد میشدیم یه اقایی هی میگفت خانم پوششتو رعایت کن ما ه هیچ وقت نگاه نمیکنیم خلاصه ک به هر 5 نفرمون گفت ما اصلا محل ندادیم رفتیم اقا گذشتو 20 دقیقه بعد داشتیم وسط رگال ها میگشتیم دیدیم دوباره همون صدا میگفت خانوم پوششتو رعایت کن اقا من دیگه برگشتم ببینم کیه که فقط به ما میگه اینهمه ادم اونجا فقط به ما گیر داده بود اقا برگشتمم دیدم پسر خاله ی بابامهه تا ده دقیقه فقط داشتیم میخندیدیم این اقا بشدت شوخ هستن و همیشه از این مدل شوخی های به اصطلاح خرکی میکنن اما قسمت خنده دار تر ماجرا اینجا بود که یکی از اون همراهامون مثل اینکه بنده خدا خیلی ترسیده بود قند و فشارش با هم افتاد کلی شکلات و چیز میز دادیم سرحال اوردیمش . خلاصه با وجود گرمای زیاد هوا و کلافگی و پی ام اس این موضوع باعث شد یکم از فضای پی ام اس گند در بیام.