دیشب سر موضوع بیهوده ای مامانم زد توی گوشم🙂
یعنی یک بغضی کردم
توی مرز بودیم گفتم امام حسین منم ... دل شکسته از عالمو آدم اینو نمیبخشم شما نبخش،،،حالا پاش درد میکنه نمیتونه راه بره
خیلییییییی من اذیت میشم
هیچچچچچ احدی توی این سن من اذیت نمیشه
🥲
من از کتکای بیهوده ای که خوردم بگم چی میگی
کتک الکی تر از اینکه چون دماغم خون میومد تو سن ۵ ۶ سالگی کتک میخوردم میگذره ازدواج میکنی میری راحت میشی ولی همش زخم میمونه رو دلت یادت نمیره چکار باهات کردن
چند سالته عزیزم
همین تایپیک شما رو من دیروز تو دفتر خاطراتم نوشتم و مادر من هم دلیل تمام خاطرات بدم هست و هیچ وقت حلالش نمیکنم هیچ وقت
با تک تک سلول هام حالتو درک میکنم و میفهممت
کاش میشد رفت جایی ک دیگه هيچوقت ن خانواده ن دوست و آشنا ن فامیل هیشکیوووووو نبینی
از ی جایی به بعد زندگی غیر قابل تحمل میشه نه میشه ادامه بدی نه میشه خودتو از بین ببری :)
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
29 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
