دارم دیوانه میشم دیگه. من ۲۰ سالمه شوهرم ۲۹.دوماهه عروسی کردیم .یک سال نامزد بودیم. شوهرم ادمه خوبیه.اصلا دوست دختر آنچنانی تو زندگیش نداشته . خیلی مثبته.خوب خرجم میکنه.پنهان کاری مالی نداره . اهل نماز و دعاس شدید . سادس دل پاکه خانواده خوبی هم داره . اما چند بار تا حالا چیز هایی ازش دیدم . البته من خودم خیلی تراپی میرم روانشناس مخصوص دارم . تراپیست بهم گفت که خیلی زودرنج و خیلی اهل فکر منفی هستم . اما .. همه شکام از اینجا شروع شد .شوهرم دوهفته از عقدمون گذشته بود
عکس مدل های بیکینی پوش توی اینستاش دیدم .گفتم اینا چین چرا میبینی عصبی شد و گفت من دوستدارم اینا رو ببینم چند وقت یکبار . خلاصه گذشت و من بخشیدم اونم خیلی پشیمون بود از حرفش و تصمیم گرفت که اینستا شو پاک کنه خداییش هم توی این یکسال اصلا دیگه نرفت. و از سرش افتاد .اما چند وقت گذشت دقیقا فردا شب یلدایی که برام آوردن گوشیو دیدم که یه فیلم از رقص یه خانم تو تلگرام دان کرده دعوا حسابی راه انداختم اینا چیه. دوباره اینم گذشت . تمام این جریانات واسه دوران نامزدی بود و تا الان اصلا نگاه نکرد چون گوشیشو خیلی چک میکنم توی اون کانال فقط آهنگ های رپ هستش که فیلم رقص خانم ها هم میزاره نمیدونست که چک میکنم .تا الان دیدم که خداییش هیچ کدوم باز نکرده بود و فقط چیز هایی که مورد علاقش بود باز کرده بود. حالا دو باره چند روز پیش دیدم که دو تا فیلم از همون کانال باز کرده رقص زن بود .اولیش رو یه روز دیگه دومیش رو فرداش. اولی دیدم به روش نیاوردم گفتم شاید دستش خورده . اما دومی دیدم دیگه نتونستم جلوی خودمو بگیرم به روش آوردم گفت به خدا که حتی تا نصفه دیدم عذاب وجدان گرفتم و زدم رفت . گفت اولی هم همکارم تو گوشیم دید گفت بزن ببینیم چیه. خلاصه یکبار هم دیدم توی گوشیش با یکی از همکارای زنش درد دل کرده که شوهرم منم بیشتر درد کرده درباره کار بود . زنه هم متولد ۵۰ هست البته .به قول خودش بخش میگن مادر شرکت . بعد اینا یه ادمین دارن جوونه خیلی هم اهل رسیدگی . دندوناشو لمینت کرده یهو شب اومد خونه بحث خرج پول شد گفت وقتی پول دستم اومد برو دندوناتو لمینت کن . من پرام ریخت نه از خوشحالی ها از اینکه چرا یهو لمینیت آخه بهش گفته بودم پول دست اومد برا تولدم که میاد ایفون مدل بالاتر بگیر . اونم گفت باشه . خلاصه یهو حس زنانه بهم گفت بپرسم که این ادمینه امشب اونجا بوده یا نه چون یه وقت های کمی میاد اونجا همیشه نیست یهو گفت اره بود . اونم تا ساعت ۱۲ شب با رییس اصلی محل کارش ( چون کارشوهرم یجوریع بعضی موقع ها شب کار میشه روز خونس) خلاصه گفتم تو اگر به فکر کادو گرون بودی میدونستی من آیفون میخام . گفت نه به خدا همکارم زنش رفته بوده کرده منم گفتم توام بکنی گفتم شاید دلش خاسته روی زن دیگه هست رو منم باشه
دوباره سر اون قاطی کردم .. آخه خداییش هم من خیلی به خودم میرسیم هم به بدنم صورتم . عمل زیبایی کردم خوش هیکلم اطرافیانم بهم میگن . اجتماعی هم سرکار هم میرم. آخه من وقتی حتی بقیه هم دارن میگن عجب دختری.چرا باید حتی هوس کنه. خداشاهده چقدر از اطرافیان غریبه و آشنا حتی خانواده خودش از اخلاقو رفتار ظاهرم جلو خودش از من تعریف کردن.به گفته خودش اونم حض کرده.
رمان نوشتم انگار 😂😂😂😂 سرگرمید به خدا میایم از زندگیمون مینوسیم. منطقی نظر بدید چکار کنم.