شوهر من یه سالیه ک فقط حرفای منفی میزنه انرژی منفی خیلی به خونمون جذب میکنه
میاد خونه فقط سرش تو گوشیه منم طبیعیه ک غر بزنم بگم به منو بچم محبت نمیکنی چرا منو گرفتی ..
بعد داغ تر از آش میشه ک خسته شدم غر هات خیلی حرف میزنی استراحت ندارمو ارامش ندارمو خدایا چرا طالع من سیاهه چرا بخت من سیاهه من ب چ کسی ظلم کردم من حق کیو خوردم ک ب این روز افتادم همش ناله همش ناله
یجوری بازیگری میکنه انگار من کار خلافی کردم یا به بچه نرسیدم یا خونمو مرتب نمیکنمو غذا نداریم هر روز
دنیارو بگرده مثل من زنیرو نمیتونه پیدا کنه ک ن دوست و رفیق دارم ن خانوادم پیشم هستن ک تند تند برم ببینمشون ن یه سرگرمی دارم همش تو خونه چهار دیواری با ی بچه و کلی کارای خونه ..
دیروزمیگم خسته شدم ازت انگار کلفت گرفتی منو اسیر گرفتی منو یدونه علاقم ب ماشین روندن اونم اولا میگف واست ماشین میخرم الان میگ نه من غلط کردم گفتم ماشین خودمم نمیدم چ برسه ماشین برات گرفتن
میگم ن محبت میکنی ن میزاری یه رفیق داشته باشم ک باهاش حرف بزنم
همش میگ برو اقدام کن طلاق بگیر من همینم ک هستم طلاهاتم مال خودت مهریه تو مو ب مو میدم تا اخرش
دیگ حس میکنم زندگیم رو به نابودیه