مامانم ریز به ریز زندگیمو واسه همه میگه

دخمل_گوگولی

مدیر استارتر

عضویت: 1401/08/27

تعداد پست: 1948

یک ماه دیگه تا جشن عقدم مونده ولی همین هیچ چیز شخصی ای واسم نمونده💔💔

کاربری دست دو نفره دوستان🫂

1404/05/19

|

10:19

0 نفر لایک کرده اند ...

elham_kk

عضویت: 1398/01/20

تعداد پست: 34531

نگو بهش عزیزم قایمکی کارتو بکن

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

1404/05/19

|

10:19

1 نفر لایک کرده اند ...

nafaseshoonam

عضویت: 1400/08/23

تعداد پست: 2426

خب دیگه سعی کن چیزی رو بهش بروز ندی تا اونم نزاره کف دست بقیه

ارشد مهندسی ژنتیک🧬عاشق کتاب📚گل و گیاه🌱و موسیقی🎶 یه ورزشکار پر انرژی و نمونه💪والیبالیست🏐 تلاش واسه لاغرشدن وزن الان:57 کیلو⏲️ وزن هدف:۵۵کیلو⏲️ یه دختر تابستونی💅🌾 اقدام واسه مامان شدن🤰🏻مامانِ امیر ارسلان👶

1404/05/19

|

10:19

0 نفر لایک کرده اند ...

sonne

عضویت: 1402/11/19

تعداد پست: 10553

نگو بهش اینارو

1404/05/19

|

10:19

0 نفر لایک کرده اند ...

madarsara

عضویت: 1401/03/22

تعداد پست: 19844

تغییر نمیکنه

وقتی رفتی دیگه نذار اسرار زندگیتو بدونه تا جایی که میشه ازش مخفی کن

کاش میشد از مردگان پرسید : آیا بالاخره رنج پایان یافت؟

1404/05/19

|

10:19

2 نفر لایک کرده اند ...

دخمل_گوگولی

مدیر استارتر

عضویت: 1401/08/27

تعداد پست: 1948

نگو بهش عزیزم قایمکی کارتو بکن

لعنتی جشن عقده یه سری جاهارو میجبور میشم با خودش برم😭

کاربری دست دو نفره دوستان🫂

1404/05/19

|

10:20

0 نفر لایک کرده اند ...

لیلت۱۲۳

عضویت: 1403/08/25

تعداد پست: 1156

ماله من که رازهای دارک منو میگه به فامیل

1404/05/19

|

10:20

0 نفر لایک کرده اند ...

elham_kk

عضویت: 1398/01/20

تعداد پست: 34531

لعنتی جشن عقده یه سری جاهارو میجبور میشم با خودش برم😭

پس بیخیال شو اطلاعات سکرتی نبوده

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

1404/05/19

|

10:20

0 نفر لایک کرده اند ...