2777
2789
عنوان

دیشب که با دخترم حرف میزدیم

325 بازدید | 8 پست

دیشب تو حال دراز کشیده بودیم با دخترم،دخترم ۵ سالشه،همینجوری گرم صحبت بودیم ،قبلش دخترم دوچرخه شو شسته بود آورده بود تو خونه،دوچرخه پشت سرش بود،سرش رو برگردوند،یهو ترسید بغلم کرد گفت دوچرخه رو آدم دیدم ،جالب اینه منم همون لحظه که دخترم سرش رو برگردوند منم سرم رو برگردوندم و منم دوچرخه رو آدم دیدم و جا خوردم، به نظرتون خطای دید بود یا شبهی،جنی ،چیزی بود؟

اون قسمت از زندگیم که یه بدشانسی بزرگ آوردم ،خیلی درد داشت ،خدایا به یه قسمت دیگه از زندگیم یه خوش شانسی بزرگ بده،که خیلی ذوق داشته باشه.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خطای دید بوده ،گاهی توی نور اینجوری میشه،منم چند شب پیش اخر شب پاشدم رفتم توحال خواستم سکته کنم،دوتا بالش بود اینا نور ماه و تاریکی افتاده بود روش یک لحظه فکرکردم یه آدم نشسته

وای خواهر الان چ موقع گفتن این بوددددهمین الان ی تاپیک دیدم داشتم ب خودم میلرزیدم شماعم اینو گفتین د ...

الان صبح شد تاپیک زدم،دیشب ترسیدم واقعا،انگار نشسته بود به حرفای ما گوش میداد

اون قسمت از زندگیم که یه بدشانسی بزرگ آوردم ،خیلی درد داشت ،خدایا به یه قسمت دیگه از زندگیم یه خوش شانسی بزرگ بده،که خیلی ذوق داشته باشه.
الان صبح شد تاپیک زدم،دیشب ترسیدم واقعا،انگار نشسته بود به حرفای ما گوش میداد

 نمدونم چی بگم


من خودم اطرافیانم جن خونشون بوده ولی از نوعه خوباش

  داستان زندگی من از رمان رمان تر شاید ی روزی نوشتمش🕊

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792