2777
2789
عنوان

شوهر سابقم یه روانی کامله

457 بازدید | 21 پست

نه ادم زندگی کردن بود 

بی شرم و حیا .معتاد خیانت هر بدی ک فک گنین داشت 

بعد ول کرد رفت یعنی بخاطر بچا ها التماسشم کردم که بازممم برگرده بسازه زندگی کنه نیومد.

جدا شدم الان ک ازدواج کردم 

همش بهانه بچه هایی رو میکنه که یک روزم کنارشون نبوده یعنی بچه دوسالو نیمه ی من یه شبم پیش باباش نخوابیده .الان ک ازدواج کردم میگه باید بزاری هر هفته بیام بچه هامو ازت بگیرم فقطم تاکید داره از خودم بگیره گفتم میبمر خونه خواهرت ازشون بگیر میگه نه (بهانه ی که زهر بریزه ) ساعت ۱۱ شب ک میدونه شوهرم خونه است پیام داده بهم ک تو برای من ۳ بار خودکشی کردی گقتی و دوسم داشتی و فلان و الان شوهر کردی و سنگ شوهرت و به سینه میزنی که شوهرم نمیزاره بیای بچه هارو از من بگیری فقط ارزوی مرگ براش دارم انقد ک منو اذیت میکنا .

داره حسودی زندگیت رو میکنه حواست باشه

^===خوشبختی چون سرابی دور دست .‌.و دل دریغ؛از نوری در این سیاهی ....این بغض سنگین -__- این خستگی مفرط ---این حس تهی ؛؛ همه و همه ؛ داستانی ست  که هرگز به پایان نمیرسد ===^

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

به شوهرت بگو با گوشیت بهش زنگ بزنه و بر‌ی.ن.ه به کلللللل هیکلش تا دفعه دیگه فکر نکنه اینجور میتونه موش بدوونه توی زندگیت

ازونجایی که درمورد هر موضوعی نظر نمیدم ؛ پس اگه نظرمو یه جا گفتم که مخالفش بودی لطفا ریپلای نکن نمیخوام متقاعدم کنی،چون نظرم طبق تجربه خودمه😊••••••• امروز دوم شهریور۱۴۰۲با خودم عهد میبیندم که بجز راهنمایی و مشاوره در حد درک و فهم خودم از موضوع بحث؛ در هیچ تاپیکی پست نگذارم و البته بجز موارد فان ؛؛ و هیچ‌وقت در تاپیک های تعریف از خانواده اعم از پدر،مادر،خواهر،برادر،همسر و فرزند شرکت نکنم ،چون هروقت شرکت کردم بعدش کلی انرژی منفی روانه زندگی خودم و اون افراد شد!!! •••••••••روابط دوستانه یا عاشقانه تو باید عامل کاهش استرست باشن نه بیشتر شدنش،باید منبعی برای آروم شدن تو، پیشرفت خوشحالی و آسون تر شدن مسیر زندگیت باشن، اونا باید باشن تا از زندگیت لذت بیشتری ببری و حالت خوب باشه کنارشون نه برعکسش،زندگی خودش به اندازه کافی سخت هست•••••••••

انقد ادم نامرد که تا دیروز میگفت کل مهریه تو ببخش حصانت بچه ها مال خودت حتی یه بارم نمیام سراغشون ببینمشون چون تو زاییدیشون برام ارزشی ندارن فقط مهریه یا نفقه ندم راحت باشم .بخدا یه هفته است از کلیه درد دارم میمیرم دخترم دندون درد شده گدشیمو فروختم که پول جور کنم دندونای خرابشو درست کنم بعد اون درامد زیادم داره روزی  ۲ یا ۳ ملیون درامدشه ماهی ۵ ملیون رو زورش میاد برای دوتا بچه بریزه انقد ازش متنفرم ک فقط میگم خدا کی جواب بدی خای این ادمو میده بهش 

حضانت بچه هارو کامل بده بهش

نه بابا دوتا دختر بچه کوچیک بکشن منو نمیدم بهش بچه ها رو روانی خالصن .هم خودش هم خانوادش .به بچه کوچیک قرص اعتیاد میخورنن تو خانواده شون به همه بچه ها 

نه بابا دوتا دختر بچه کوچیک بکشن منو نمیدم بهش بچه ها رو روانی خالصن .هم خودش هم خانوادش .به بچه کوچ ...

یا علی

 به شوهرت بگو تهدید به شکایت کنه بزار دور زندگین نچرخه مرتیکه معتاد اعصابم خورد شد

خرجی بچهاش نمیده بعد بچهات بدی ببینه؟بزار شکایت کنه بعدا مطرح کن

نمیره شکایت کنه من بدبخت خودم باید شکایت کنم انقد دادگاه رفتم اومدم این چند سال ک روان نمونده برام .ب نفقه اگر اجتیاج نداشتم میگفتم گور باباش نمیگرفتم میزتشتم بره به جهنم ولی بدجور فشار مالی با این اوضاع اقتصادی 

یا علی به شوهرت بگو تهدید به شکایت کنه بزار دور زندگین نچرخه مرتیکه معتاد اعصابم خورد شد

اون ادم عوضیه همون تهدیدو میبره دادگاه کولی بازی در میاره ک به نفع خودش یه کاری بکنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز