من جدا شدم اون مجرده.بعد برام خواستگارای خوبی میومد.من ندیده رد میکردم.بخاطراین ادم
خیلی خیلی ادعای عاشقی داشت.ولی چون هیچوقت حرفی ازینکه باهم موندنمون همیشگیه نمیزد، من دوس داشتنشو باور نمیکردم.خیلی وقتا خواستم ازش بپرسم غیر مستقیم ک آیا ب ازدواج بامن فک میکنه اما چیزی نگفت
جدیدا تصمیم گرفتم حرفمو بزنم.چون اینکه بامن باشه بعد بره با یکی دیگ ازدواج کنه و منو ول کنه یهو اذیتم میکرد.
درسته مجرده اما من خواستگار مجرد هم دارم بجز ایشون .
بهش گفتم.گفت نمیدونم چی بگم.اصل کار خانوادمن ک باید موافقت کنن.و ازم چند روز وقت خواست
انگار تا حالا ب ازدواج بامن فکر نکرده بود🤔
بعد من کلی مورد خوب رد کردم بخاطرش
ادم خوبیه شرایطشم بد نیست ازهمه مهمتر فامیلن و میشناسیمشون
اما بنظرم بهتره هر جوری ک هست تمومش کنم.اینکه گفت خانوادم بنظرم بهانه بود مگه ن