من فحشش دادم .
سالی یک بار یا دوبار اینجوری دعوامون میشه . منم دقیقا یاهاش همین کارو میکردم میزدمش. ولی اون موقع مغزم فرمان ندادش . فقط داد زدم رو سرش وحشی جلوی بچه داد نزن . دلم میخواست خرخرشو بجویم. البته دست میزنم یکم دستم درد میکنه خیلی محکم نزده ولی همین ااشاره کردن و زدنش هم کاملا اشتباه بودش.
منم بش گفتم دستت بشکنه الهی خونت رو سرت خراب بشه
اره میگه تو ی بار قبلا ازش پرسیدی چرا باز پیام دادی . کفتم من دفعه اول بش متراژ ندادم. الان متراژ دادم. میگه از راه دور ی شهر دیگه اون میتونه بیاد برات بزنه گفتم بش خودش گفت من یرات میام انجام میدم من نگفتم . یجوری داد میزنه اجازه نمیده تو براش توضیح بدی .
اوه..
حس بدیه قطعاً
اینجا که کسی نمی‌تونه راهنمایی تون کنه چون شما فقط یک قسمت و اتفاق از دریای عظیم زندگی متاهلی‌تونو شرح دادین
اما همونطور که گفتین فقط سالی یکی دوبار اینطور دعواتون میشه
نمیگم سکوت کنین اما به نظرتون اینکه فحش دادین بدتر نکرد ماجرا رو؟
یا اگر شماره پسرخاله تون رو میدادین خود همسرتون باهاشون صحبت میکردن بهتر نبود؟
من پا شدم رفتم تو اتاق بش کفتم آشغال وحشی دستت بشکنه . خونت رو سرت خراب بشه. به خونوادش گفتم وحشی بعد داشتم موضوع پسرخالمو بش میگفتم که بمن قیمت نداده بود شری قبل.
میگع من نمیخوام کشی از خونواده تو بفهمن من چیکار دارم میکنم. گوهی اضافی خورده
