من همیشه بختک میفتاد روم خفم میکرد
امروز ظهر خونه عموم خواب بودم ی ساعت خوابیدم بعدش بیدار شدم خواستم دوباره بخوابم نزدیک ب پنج بار چشام گرم میشد یهو ی پلکم میپرید و میلرزیدم و بزور چشامو باز میکرد تا باز میکردم ولم میکرد دیگه نخوابیدم
الانم خیلییی خوابم میاد ولی چن بار چشام افتادن رپ هم مث ظهر شدم نمیدونم خواب دیدم یا بیدار ی سایه دراز با شنل روی دیوار رو به روم افتاد و با اره داشت صدای قطع کردن درخت میداد انگار خیلی خستم نمیتونم بخوابم چیکار کنم