سلام دوستان،من ۳۵ سالمه،ی بچه دو ساله دارم، ۸ ساله ازدواج کردم،با خانواده شوهرم تو ی حیاط زندگی میکنم، وقتی ازدواج کردم همه چی عالی بود، اما کم کم اخلاق شوهرم خراب شد، از اول بی محبت بود،بعد از ب دنیا اومدن بچه کامل بی محبت شد، رابطه جنسیمون خوبه، ولی دریغ از ی ذره محبت،ی بغل،ی بوس،ی توجه، از پارسال هم ک پدرو مادرم فوت کردن،دیگه دید بی پناه شدم،جایی را ندارم، ب کل دیگه نگاهم نمیکنه، پول خیلی کم میده، من دانشگاه رفتم ،خودش دیپلمه، از لحاظ زیبایی و اندام از همه خانوادش قشنگترم،باسلیقه ترم، همیشه خونه زندگیم تمیز،غذا آماده،مدل ب مدل کیک میپزم،درحالی ک جاریام همیشه خونه زندگیشون کثافت برداشته، ب هیچ کاری نمیرسن،حتی دیپلم ندارن، اما این اصلا قدر منو نمیدونه، اذیتم نمیکنه، دعوا،کتک اینا نداریم،ولی همیشه سکوته
امشب دلم از تنهاییم،بی کسیم داره میترکه،تا زمانی که پدر مادرم زنده بودن ،جرات نمیکرد اذیتم کنه،همیشه بهم توجه میکرد اما الان شدم کلفت خونه اش