ایشون چندین تا مشکل زنونه دارن(بچه سقط کرده هم زمان به صورت عجیبی کیست تخم دان داره)
بماند داره از درد میمیره و رنگ گچ دیواره و اندازه چندین مرد بالغ خون داده و باید عمل بشه
چند روزه خونه مادرشه مادرش وضع خوبی نداره ولی صدشو واسه دخترش گذاشته
بعد شوهرش یه روز که خونه مادر زنش بوده مادر زنش میاد میگه بدبخت دختر من که همیشه حانلس و در حال سقط کردنه
بد به دوماده برمیخوره و دختره میفهمه و به مادرش میتوپه
واقعا من دارم آتیش میگیرم از عصبانیت
مادرش دوسش داشته که گفته ولی لحنش و طرز بیانش بد بوده
بنظرم مادره حق نداشته همچین حرفی بزنه یعنی چی که همش در حال سقطه این خصوصی ترین مسئله بین زن و شوهره وقتی تا سقط پیش میره یعنی دختره خودش راضی بوده دیگه به دیگران چه
مادره نهایتا میتونه به دخترش بگه پای عواقب کارت وایسا نیا خونه ی من
مادره حق داره
مادرش صدش براش گذاشته و همراهش بوده حالا یه حرفی زده دوماد نباید بببنه مادرش زحمت کشیده برخوردن و توپیدن دختر اصلا درست نیست
مادره دلش برا بچش میسوزه راس میگه دختر شوهر داده نه دستگاه جوجه کشی
چه عمومی کردنی اومده به مادرش گفته چون کمک نیاز داشته. مخصه از دلسوزی گفته حاملگی و سقط دوتاش یه عالمه وارض داره چه جسمی چه روانی. مرده باید مراقبت کنه از همسرش
چه بهشم برمیخوره.
