خلاصه از وقتی به دنیا اومد شاهد دعوا و کتک کاری های شدید بابا ووخواهربزرگش بود و مادری که در عین بی سیاستی بی عرضگی و مظلومی فقط موقع رنده کردن پیاز زار میزد....
البته ترکش های باباش فقط به خواهر اولشون نخورد مثلا یه بار سر اینکه خواهر دومشون سر سفره خیلی صحبت میکرده باباشون بشقابو رو سرش خورد کرد...
خودشم که ۸ سالش بود باباش مجبورش کرد روسری سر کنه