2777
2789
عنوان

داستان زندگی مامان دهه 60

439 بازدید | 35 پست

قبلا تایپک زدم کسی نبود ادامش ندادم چون یهویی تصمیم گرفتم بنویسم اماده نیست

هستید بنویسم براتون؟

گویا واقعا سختی ها فانی اند و سرسختان باقی‌‌💫🧚‍♂️

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود

اون یه زمانی دختری بود که ارزو داشت موفق بشه خوشبخت بشه اما الان تمام ارزوش اینه بچه هاش خوشبخت و موفق بشن

گویا واقعا سختی ها فانی اند و سرسختان باقی‌‌💫🧚‍♂️

تو یه خانواده ی فارس و به شدت مذهبی افراطی متولد شد اسمشو بزاریم مروارید دختر سوم خانواده بود 

پدرش به شدت سختگیر و مادرش طبق جو اون زمان به شدت سر به زیر و حرف گوش کن

خواهر بزرگشون خیلی سرکش بود خیلی در حدی که چادری که پدرشون با زور سرشون میکرد درمیاورد حتی کتک به جون میخرید

گویا واقعا سختی ها فانی اند و سرسختان باقی‌‌💫🧚‍♂️

ادامه بدین

خلاصه از وقتی به دنیا اومد شاهد دعوا و کتک کاری های شدید بابا ووخواهربزرگش بود و مادری که در عین بی سیاستی بی عرضگی و مظلومی فقط موقع رنده کردن پیاز زار میزد....

البته ترکش های باباش فقط به خواهر اولشون نخورد مثلا یه بار سر اینکه خواهر دومشون سر سفره خیلی صحبت میکرده باباشون بشقابو رو سرش خورد کرد...

خودشم که ۸ سالش بود باباش مجبورش کرد روسری سر کنه

گویا واقعا سختی ها فانی اند و سرسختان باقی‌‌💫🧚‍♂️

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

صلوات

ccccb | 27 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز