ماه هفته پیش خونه مادر شوهرمینا بودیم این هفته چون برادر شوهرم اینا اومدن لاید گفتن این غذا پخته شده تو هم اینجایی زنتم بگو بیاد بعد به من گفت اماده شو من یک ربعه اماده شدم زنگ زدم اسنپ بگیر دیدم طول کشید گفتم شاید کسی نمیگره خودمم زدم اسنپ شاید یکی قبول کنه بعد زدم ارزوناذکسی قبول نکرد 27اینا بعد 42شد گرفتن زنگ زدم این بریز بیام گفت من داذم 27تومنی میزنم تو 42زدی لغوش کن کردم بعد زدم 30تومنی شد قبول کرد زنگ زدم گفت بریز بیام برگشت گفت من با ماشین نیومدما برگشتنی پیاده بر میگردی بیا اسنپ نمیتونم بگیرم برگشتنی اخه من روماتیسم دارم زانو لگنم خیلی درد داره بدون درمان موندم .. نه تغذیه نه پزشکی طب سنتی رسیدگی مدارم به خودم درد دارم گفتم نه اسنپ بگیر برگشتنی گفت پس لغوش کن من بدو بدو از حمومم در اومده بودم اماده شدم برم هول هولکی کاملاااا اماده شدم بعد کل لباسام در اوردم 😐😫
من ک نفهمیدم
حقته بخدا ک این همه خفت حقته
ک ۱۰ ساله موندی خوار شدی و نمیری
و ب حرف هیچ کس گوش نمیدی ترانه
چقدر وحشتناکه یه مرد ۳۰ هزار تومن بیشتر از زنش دوست داشته باشه
بهش گفتم هر روز این مسیر نمیریم بیام که اینجور کردی نهایت میخپاست بشه 80رفت برگشت اتفاقی یه روز اینجور شده منم اماده شدم من مسخره خودت کردی 🥺😓
مردا بخوان لج کنن همینه.یه موقعهایی برای یه هزینه ی کوچیکم اینجور لج میکنن
دو قر‌ن ته جیب شوهرت نیست یعنی؟
خدایی این دیگه چی بود من خوندم
دلت به چی این زندگی خوشه؟؟؟
واقعا برام سواله🙄
نرفتی که انشاالله ؟؟
ترانه یکی تو،یکی هم هست فاطیما،ماهرچی بگیم به شما بی فایده ست اصلا ارزشی واسه خودتون قائل نیستین
همون اخه به من هیجججججی خرجی نمیده پونزده روزه میگم بهم شارژ بفرس نفرستاده اخرش بابام بهم نت فرستاد ش فرستاد امروزم سیزده صفر بود پول فرستاد گفت برو یچیز بخر به نیت سلامتیت منم سیم کارتی که اسبانک میره بهش تو خونه نمیدونم کجا گذاشتم نتونستم با پول بابام اسنپ بگیرم البته شوهرم نمیدونس پول دارم خودما
تخه هر روزززز به من این پول برا رفت برگشتم نمیده که بهش فشار بیاد همیشه با ماشین خودش میرم اینا .. یه بار اینجور شد براش مهم نیس من اونجا باشم یا نباشم دیکه
