خانمای گل من 17 سالمه و دو ماهه عقدم
ورودی یازدهم هستم
خیلی درس خوندن و دوست داررم
خانواده شوهرم میگن تا جایی که در توانته بخون و تحصیلات خوبه و اینا
اما من یه حالتی شدم احساس میکنم
ازدواج کردم دیگه درس خوندنم الکیه و بع هیچ جایی نمیرسم
انگیزه قبل و ندارم دو تا تجدید دارم و هعی تامزدم میپرسه درسا تو میخونی یا نع منم الکی میگم آره
ولی میرم سمت کتابم و اینا ناخودآگاه کسل میشم هیلی حس ناکافی بودن دارم
همسر خودم لیسانس عه
برادر شوهرم همینطور و کلا تحصیل کردن پیش اینا خیلی اعتماد به نفسم کنه
چیکارکنم؟
پ ن:به خاطر زود ازدواج کردنم توهین نکنید چون من در رابطه با این مورد سوالی نپرسیدم