واسه اولین بار همسایه بغلی رو دم در واحد دیده داره بلاهاش صحبت میکنه یه ساعته کل زندگیمونو ریخت رو سر سفره بعد وسطش با تلفن حرف زد همسایه ده دقیقه دم در واحد منتظرش بود بعد الان یهو آوردش تو خونه دیوار خونه که گچ ریخته نشونش بده من نشسته بودم با شلوارک یا ابلفضللبللل خدایا منو از دستش نجات بده
🤣🤣🤣
دیوارو چرا😂
🤣🤣🤣
چرا اینجوری میکنه خب
مامان دوستمم همینطوره 😂
😂😂😂
مامان من هم همینطوره
سنش زیاده و از همه ی زندگی ما فقط خواجه حافظ شیرازی بیخیره .
منم قبل از ازدواجم مادرم به همسایه میگفت این افسرده است /=
حالا من قبل ازمون وکالتم بود و مادرمم مزید بر علت شده بود
خیلی از مامانا اینجوری ان
جر خوردممممم🤣🤣🤣🤣
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
34 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
