دوشب پیش شوهرم اومده دم خونمون دادو بیداد را انداخته

یه بار دیگه که اومد داد و بیداد کنه زنگ بزن110شاکی شو بعد که بردنش ننه‌ش میره اونجا عمیقا درک میکنه که به گروه خونی پسرش بدتر از اینا هم میخوره همون همسایه‌ها رو هم شاهد بگیرید..تا بفهمه یه من ماست چقد کره داره

مادراشون همینن فکر‌میکنن‌ اسمون باز شده پسرشون افتاده پایین

اینا فقط زبون قانون رو میفهمن

اهمیت ندین ، اینجوری خاسته زهرچشم بگیره 

چه خوب که منطقی عمل کردی  

عزیز من یک بزرگتر پا در میانی کنه باهم راه بیاین اگرم راه  نیومد پا بزار رو قلبت 

بزار بیاد و به ۱۱۰‌زنگ بزنید

وقتی حرمته خودتو خانوادت رو نگه نداشته غریبه و آشنا اهمیتی نداره از این به بعد جوابه رفتارهای لوس و نسنجیده‌ش رو کوبنده بده وقتی بی آبرویی میکنه توئم مردم داری نکن.. پس دفعه‌ی بعدی پلیس رو وسط بیار تا پیامده رفتارشو با گوشت و خون و استخونش درک کنه بادش بخوابه بشینه سره جاش..توئم حق و حقوقتو میخوای چیزه بدی نخواستی..طلاق بگیر بزار اونم بره وره دله ننش که تا آخره عمر براش لاپوشونی کنه بلانصبته تو یکی دیوونه‌تر از خودشم برا پسرش بگیره...خلایق هرچه لایق

از توی حرفات میفهمم شوهرت چجور شخصیتی داره تا حالا نه نشنیده هرچی خواسته فراهم بوده الانم فکر میکنه تو باید هرچی اون میگه اوکی بدی و قبول داشته باشی با همچین آدمه لوسی نمیتونی کنار بیای اینو مطمن باش..مرد باید طوری باشه که خیالت راحت باشه توو زندگی همراهته نمیزاره آب توو دلت تکون بخوره نه اینجوری اولین چیزی که به ذهنش میرسه تهدید کردنه توئه..متاسفانه تربیتش غلط بوده اگر حوصله داری یکیو بکوبی از اول بسازی به سازش فکر کن وگرنه جدا شو بخته خودتو جای دیگه پیدا کن یه نکته هم بگم بهت اگر خونوادت حمایتت میکنن و اینایی که گفتم درسته طلاق بگیر وگرنه بدونه پشتوانه باشیو بخوای طلاق بگیری زندگیت دور از جون بدتر از الان میشه

همون دیگ اگر نیومد می‌گفت بیا از نو بسازیم خب تموم میشد می‌رفت این داستان  الان سر زندگیت بودی اون آدم اگر قصدش زندگی باشه بجا تهدید باید کارو درست کنه یا اصن اون خانواده در پیتش باید بهش بگم پسر یا برو بیارش سر زندگی یا تمومش کن  سردرده هم برای تو هم برای اون اما عقل ندارع پسره