من تو قربون صدقه رفتن حقیقتا خیلی صفرم خیلی
و این موضوع رو به همسرم گفتم که بدونه
خودش گفت یادته میدم
الان بهتر شدم
از کارای مردونش از رفتاراش بدنش تعریف میکنم
بعضی شبا استثناء بیدار میمونم شیفتش تموم شه بیاد خونه باهم حرف بزنیم
شعر میخونه برام قصه میخونم براش
نازم میکنه منم بهش میگم که واستادم تا تو بیای
برات ارزش قائلم همیشه
البته خودش گاهی میگه بخواب من شاید دیر بیام ولی وقتی باز بیدار بمونی خیلی ذوق میکنه
نمیدونم همسر شما اینجوریه یه نه ولی همسر من از اینکه بهش بگم مال خودتم خیلی خوشحال میشه با اینکه بعضی خانوما از این حرف خوششون نمیاد
دیگه قربون صدقه آبکی خوشم نمیاد بنظرم با کارات ثابت کنی خیلی قشنگ تره